زندگینامه یک یوگی

برگ ۲۰۸


برداشت برخی از نویسندگان غربی از یوگا غلط است. اما منتقدان آن هرگز خودشان تجربه ای در انجام آن نداشته اند. از میان جمعی از نوشته های اندیشمندانه ای که در وصف یوگا نوشته شده میتوان از کار روانشناس مشهور سویسی دکتر سی. جی. جونگ* یاد برد.

او مینویسد: "وقتی یک طریقت دینی خودش را به عنوان 'علمی' معرفی میکند میتوان انتظار داشت که در غرب چگونه از آن استقبال خواهد شد. یوگا این انتظار را برآورده میکند. کاملا سوای بر جذابیت چیز تازه یا ناشناس، بودن شمار بسیار پیروان یوگا دلیلی موجه دارد. امکان تجربه کنترل شده ارائه میدهد، و بنابراین نیاز علمی به 'داده ها' را ارضا میکند. علاوه براین بخاطر وسع و عمق و قدمت قابل ستایش آن و همینطور تعلیمات و روش های آن، که همه مراحل زندگانی را شامل میشوند، یوگا از فرازهایی تصورناپذیری نوید میدهد.

"هر نوع راه دینی یا فلسفی ملزم به یک تربیت روانی است، یعنی یک جور بهداشت فکری. تمرین های متعدد صرفا فیزیکی یوگا* نوعی پاکیزگی فیزیولوژیکی می آورند که فرای تاثیرات ژیمناستیک یا تمرینات تنفسی است، چرا که نه تنها علمی و مکانیکی اند بلکه همچنین فلسفه ای پشت آنهاست. با تمرین دادن اعضای مختلف بدن آنان را با هم در یک روح میپیونداند. مثلا کاملا واضح است که در تمرین های پرانایاما، پرانا هم نفس است و هم حرکات کیهانی در عالم هستی.

"وقتی کاری که یک فرد شخصا انجام میدهد در عین حال یک رویداد کیهانیست، اثر تجربه بدنی (داخل اعصاب) با احساس روح (ذهن عالمیان) یکی میشود. این گونه یک یگانگی سر زنده پدید می آید که هیچ تکنینکی هر چقدر هم علمی باشد نمیتواند تولید کند. تمرین یوگا بدون مفاهیمی که روی آنها بنا شده نه امکان پذیر است و نه ثمربخش. بدن و روح را به طرز فوق العاده کاملی به هم پیوند میزند.



* دکتر جونگ در سال ۱۹۳۷ در کنگره علمی هندوستان حاضر شد و از دانشگاه کلکته دکترای افتخاری گرفت.
* دکتر جونگ اینجا به هاتا یوگا اشاره میکند، که یک شاخه تخصصیست در حرکات بدنی و تکنیکهایی برای سلامتی و طول عمر. هاتا مفید است، و اثرات بدنی بسیار خوبی دارد. اما این شاخه یوگا کمتر توسط یوگی هایی که پی سعادت معنوی هستند دنبال میشود.



< > >>