زندگینامه یک یوگی

برگ ۲۲۱


یک یوگی داوطلبانه و آگاهانه یک کار طبیعی و ساده را انجام میدهد، که با شخصی که در خواب و ناخوداگاهی است تفاوت دارد. یک کریا یوگی با این روش تمام سلولهایش را با نوری تمام نشدنی اشباع میکند و آنها را در حالتی مغناطیسی شده نگاه میدارد. او از یک طریق علمی نیاز به تنفس را از میان میبرد، بدون آنکه به حالت ناخودآگاهی یا بیهوشی بیافتد.

کریا کاری میکند که نیروی جانبخش در حواس هدر نرود و در عوض برای باز پیوستن به انرژیهایی پنهانی در ستون فقرات متمرکز شود. با چنین تقویت زندگی، سلولهای بدن و مغز یوگی با معجونی معنوی برق میگیرند. به این ترتیب او خود را از مشاهده و تجربه قوانین آموخته طبیعی رها میسازد، قوانینی که بواسطه خوراک لازم و نور آفتاب و افکار نیک او را تنها غیر مستقیم و با دور زدن های ابدی میتوانند بسوی هدفی یک میلیون ساله راه ببرند. مشاهده حتی کوچکترین تغییر قابل ملاحظه ای در ساختار مغز دوازده سال زندگی سالم طول میکشد. یک میلیون چرخش خورشیدی لازم است تا اصلاح مغزی لازم برای تجلی آگاهی الهی انجام پذیر شود.

با باز کردن گره نفس (دم) که جان و روح را به تن میبندد، کریا عمر را طولانی میکند و میزان آگاهی را تا بینهایت بزرگ میکند. این روش یوگا دعوای میان ذهن و حواس محدود به مادیات را مهار میکند و شخص جوینده را برای دوباره دست یافتن به قلمروی جاودانه رها میکند. او میداند که سرشت راستین او نه به تن فیزیکی بسته است و نه به مرگ، که سمبل زندانی فانی بودن به هوا و خواستهای طبیعی اولیه است.

درون بینی یا "در خلوت نشستن" به قصد جداسازی ذهن و حواس امری غیر طبیعی است، چون آنها با نیروی جانبخش به هم پیوسته شده اند. ذهن غرق در تعمق، که در تلاش بازگشت به الوهیت است، مرتب با جریانات زندگی به سوی حواس کشیده میشود. کریا، با کنترل مستقیم ذهن بوسیله نیروی جانبخش، آسانترین و موثرترین و علمی ترین راه حرکت بسوی لایتناهی است. در مقایسه با درشکه راه مذهب و دینداری بسوی خداوند، کریا را میتوان به راستی راه "هواپیمایی" بسوی خدا دانست.



< > >>