زندگینامه یک یوگی
برگ ۲۲۴
یک استاد یوگا، با خودداری از تمرکز فکر و حواس و اراده اش به هرگونه
شناسایی خویشتن با خواسته های تن مادی، ذهنش را به نیروهای فرا آگاهی
زیارتگاههای واقع در ستون فقرات پیوند میدهد. بدین ترتیب او زندگیی را که
خداوند برای او میخواهد برمیگزیند، که نه زیر تاثیر خواسته های گذشته است
و نه انگیزه های تازه یافته انسانی. چنین یوگیی به خواست اعلای خود دست
میابد و در سعادت سرور جاودانه روح محفوظ خواهد ماند.
یک یوگی آرزوهای تو در تو و مارپیچ انسانی را به یک آتش توحیدی و بیتای مختص
به خداوند پیشکش میکند. این همان آتش راستینی است که در رسوم یوگایی از
آن یاد برده شده، که همه خواسته های گذشته و حال سوختی میشوند برای آتش عشق
الهی. این آتش نهایی تمام جنون بشر را در خود میسوزاند و او را از هر گونه تفاله
پاک میکند و خلوص میدهد. استخوانهایش از هر گوشت خواسته و تمایل
برهنه میشوند و اسکلت کارمایش در خورشیدهای دانایی و حکمت ضد عفونی
میگردد. سرانجام او پاکیزه است و در برابر انسان و خالق زشت و زننده نیست.
لرد کریشنا حاصل مندی و بی نقصی یوگا و فن آوری یک یوگی را چنین میستاید:
"یک یوگی بالاتر از مرتاضان استاد تن و اندام است، حتی بالاتر از آنان که
راه دانایی (گیانا یوگا) و یا کار و تلاش (کارما یوگا) را پیش
میگیرند. ای مرید، ای آرجونا، یک یوگی باش!" *
* باگاوادگیتا ۶:۴۶
<
>
>>