زندگینامه یک یوگی
برگ ۲۳۰
این مدرسه، که اکنون در سال بیست و هشتمش است و فعالیت های متعددی در آن
انجام میشود،* افتخار بازدید چهره هایی برجسته از شرق و غرب را داشته است. یک از
اولین اشخاص بزرگی که از ویدالایا بازدید کرد سوامی پراناباناندا، "قدیس
با دو تن" از بنارس بود. این استاد بزرگ با دیدن مناظر کلاس های زیر هوای آزاد
زیر درختان و همینطور در شب ساعتها بی حرکت نشستن پسربچه ها در مدیتیشن
یوگا بسیار به وجد آمد.
او گفت: "با دیدن اینکه آرمان های لاهری مهاشایا در آموزش مناسب جوانان
دارد اینجا اجرا میشود دلم شاد میشود. باشد که برکات گورویم همواره روانه اینجا باشد. "
پسر بچه ای که کنارم نشسته بود سوالی از یوگی بزرگ پرسید:
"آقا، آیا من راهبه میشوم؟ آیا زندگی من تنها وقف خداست؟"
سوامی پراناباناندا لبخند آرامی زد. چشمانش داشتند در آینده رخنه
میکردند.
پاسخ داد: "پسر، وقتی بزرگ شدی یک عروس زیبا در انتظارت است." با اینکه
آن پسر سالها برنامه داشت تا وارد رسته سوامی ها شود، او سرانجام ازدواج کرد.
چند وقتی بعد از بازدید سوامی پراناباناندا از رانچی، من با پدرم به خانه
ای در کلکته که او موقتا آنجا ساکن بود رفتم. پیش بینی پراناباناندا، که
سالیان سال پیش ادا کرده بود، ناگهان به ذهنم وارد شد: "تو را به همراه
پدرت بعدا خواهم دید."
با وارد شدن پدرم به اتاق سوامی، یوگی بزرگ از جایش برخاست و با احترام و
محبت پدرم را در آغوش گرفت.
گفت: "باگاباتی، به حال خودت چه میکنی؟ نمیبینی که پسرت بسوی لایتنهی
شتابان میتازد؟" گونه هایم با شنیدن تحسین او سرخ شدند. "یادت میاید چقدر
گورویمان میگفت: 'بنات، بنات، بن جای*' پس کریا یوگا را بی وقفه ادامه
بده و به زود به تونل الهی برس."
اندام پراناباناندا، که طی بازدید اولم از او در بنارس کاملا برومند و
نیرومند مینمایید، اکنون پیری را نشان میداد، اما با این حال فرم
کمرش تحسین آمیزانه راسخ بود.
به چشمانش نگریستم و پرسیدم: "سوامی جی، راستش را به من بگویید. آیا پیری
را احساس میکنید؟ حالا که بدن ضعیف میشود، آیا شناخت و درک خدا هم دارد کمرنگ
تر میشود؟"
* برنامه های رانچی مفصل تر در فصل ۴۰ آمده. مدرسه لاکشمانپور زیر نظر
توانای آقای جی. سی. دی (لیسانس هنر) است. بخش پزشکی توسط دکتر
اس. ان. پال و ساسی بوسان مولیک ماهرانه اداره میشود.
* یکی از جملات مورد علاقه لاهری مهاشایا، که برای تشویق پشتکار شاگردانش
به زبان میاورد. ترجمه آزاد: "تلاش، تلاش، و سرانجام روزی، همانا آرامان الهی!"
<
>
>>