زندگینامه یک یوگی

برگ ۴۳


استادان نمایش خود نمایانه توانایی های غیر طبیعی را نادرست خوانده اند. صوفی ایرانی، ابو سعید، به برخی "فقیر" ها که به معجزه های روی آب و زمین و هوای خود می بالیدند ریشخند میزد.

"قورباغه هم آب را خانه میداند!" ابوسعید با کمی تحقیر یادآوری کرده. "زاغ و کرکس بسادگی در آسمان پرواز میکنند; شیطان در یک دم هم در خاور است هم در باختر! انسان راستین اوست که به حق در میان اطرافیان خودش میگردد، خرید و فروش میکند، اما به یک دم غافل از خدا نیست!" در جایی دیگر آموزگار بزرگ ایرانی در باب زندگانی دینی چنین گفته: "به کناری زدن آنچه در اندیشه ات است (آرمان های خودخواهانه); آزادانه دادن آنچه در دست داری; و هیج گاه شانه خالی کردن در برابر دشمنی ها!"

نه مرد مقدس بی قید در معبد کالیقات و نه یوگی آموخته در تبت دلم را در آرمان یافتن یک گورو خشنود نکردند. دلم یک آموزگار برای تقدیر از خود نمیخواست. هنگامی که سرانجام با استادم ملاقات کردم، او الگویی بود که به من یاد داد نشان انسان راستین را.



< > >>