زندگینامه یک یوگی
برگ ۱۴۳
با خوشحالی راهپیمایی را سازمان دادم. گروهمان از در آشرام با پرچم
ساتسانگایمان* که سری یوکتشوار طراحی کرده بود راهپیمایی را آغاز
کرد. روی آن نقش چشم سوم*، نگاه تلسکوپ وار بصیرت، نمایان بود.
همین که پا از خانقاه بیرون گذاشتیم بالای سرمان همچون جادو از
ابر پر شد. میان شور و هیاهوی همگی از این رویداد، نعمتی دیگر هم رسید: باران
اندکی زد و هوای خیابان های شهر و سواحل سوزان را خنک کرد. قطره های
باران تمام دو ساعتی که راهپیمایی ادامه داشت پایین میریختند. دقیقا وقتی
به زمین آشرام برگشتیم باران و ابر ها بدون جای گذاشتن اثری رفتند.
وقتی ادای شکر به استاد کردم گفت: "ببین چطور خداوند به فکر ماست. خداوند
پاسخ همه را میدهد و برای همه کار میکند. همان طور که او به خواهش من
باران فرستاد، او هر خواست صادقانه هر زاهد را بر آورده میکند. انسان ها
کمتر متوجه هستند که چه بسیار خداوند دعای آنها را پاسخ میدهد. او برای
گروه خاصی تبعیض قائل نمیشود و به هر کس گوش میدهد اگر که با ایمان به
درگاهش برود. فرزندانش باید همواره ایمان پابرجا به محبت الهی پدر
همه جا حاضر داشته باشند.*"
سری یوکتشوار چهار مراسم سالانه برگزار میکرد، هنگام اعتدالین و
انقلابین خورشید. در چنین هنگامی همه دانش آموزان او از دور و نزدیک خود
را میرساندند. جشن تحویل زمستانی در سرمپور برگزار میشد. اولین چنین جشنی که
شرکت کردم به من رحمتی دائمی داد.
این جشن ها بامداد با راهپیمایی با پاهای برهنه در کوچه ها آغاز
میشد. صدای صد دانش آموز با سرود های مذهبی شیرین بلند بود. چند نوازنده
فلوت و کهول کارتال (طبل و سنج) همراهی میکردند. ساکنان شهر به تماشای
مراسم می آمدند و مسیر راهپیمایی را گلفشانی میکردند. رها کردن کارهای
روز مره و تماشای سرود محکم در ستایش نام مبارک پروردگار برایشان باعث
شادی بود. راه طولانی در حیاط خانقاه خاتمه میافت. آنجا دور گورویمان گرد
هم می آمدیم. شاگردانی که در ایوان طبقه بالا می ایستادند به سرمان شکوفه های گل
همیشه بهار میریختند.
* سات از دید لغوی به معنای "بودن" است و در نتیجه "هستی، جوهر." سانگا
یعنی "سازمان، موسسه." سری یوکتشوار سازمان خانقاهش را ساتسانگا "ارتباط
با حقیقت" می نامید.
* "پس اگر چشمتان یکی باشد، همه بدنتان نورانی خواهد بود." متیو - ۶:۲۲.
در هنگام مدیتشن عمیق، چشم یگانه یا چشم معنوی در مرکز جلوی پیشانی قابل
مشاهده است. این چشم بصیرت مطلق در کتب آسمانی با نام های چشم سوم، یا
ستاره شرق، چشم درون، کبوتر آسمانی، چشم شیوا و چشم بصیرت خوانده شده.
* "آیا او که گوش را آفریده میشود که نشنود؟ او که چشم را ساخته میتواند
که نبیند؟ ... او که به آدمی می آموزد میشود که نداند؟" سالم ۹۴:۹،۱۰
<
>
>>