زندگینامه یک یوگی

برگ ۳۷


"کم هست کسی که از راز او پرده برمیدارد! خوب و بد معمای پیچیده هنگفتی است که زندگانی جلوی هر هوشی قرار میدهد. بیشتر انسان ها بدون جستجو برای پاسخی جان میدهند. اما گهگاهی تک نفری بزرگ پیدا میشود که هیچ وقت شکست را نمیپذیرد. از دوگانگی مایا*‌ او راستی یگانگی را بیرون میتراشد."

"شما با قاطعیت سخن میگویید."

"من بسیار به درون گرایی راستین پرداخته ام، روش سخت دردناک برای یافتن دانش. بررسی موشکافانه و مشاهده بیوقفه خود تجربه ای بسیار سخت و شکننده است. ستبرترین نفس ها را خورد میکند. اما پژوهش راستین در خود به قاطعیتی مانند ریاضیات کار میکند تا بینای راستین بوجود بیاورد. روش 'ابراز کردن خود*،' تصدیق فردی، به ساختن خودپرستانی می انجامد که به روشنی درکشان در خداوند و گیتی یقین دارند."

"راستی با فروتنی میگریزد، شکی نیست، در برابر چنین خودبینی." من داشتم از گفتگو لذت میبردم.

"انسان نخواهد توانست به راستی جاودانه ای پی ببرد مگر آنکه او خود را از خودبینی رها سازد. ذهن انسان، مانند لجن صدها سال مانده، پر است از وجود زننده وهمهای بیشمار. نبردگاه های سهمگین این جهان ناچیز به چشم میاییند هنگامی که بشر در برابر دشمنان درون قرار میگیرد! آنها دشمن های فناپذیر نیستند و باید با صف نیرویی دلخراش چیره داده شوند! این سربازان ناآگاهی با نیروهای فراگیر و بی وقفه شان به انسان حتی در خواب هجوم میاورند. ناآگاه است انکه هدف های خود را به خاک میسپرد و به سرنوشت معمول دچار میشود. آیا آن وقت میشود او را ناتوان، چوبی، یا رسوا نخواند؟"

"ای مرد بزرگ، آیا تو همدرد انبوه انسان های سردرگم نیستی؟"



* فریب گیتی; در لغت "اندازه گیر." مایا نیروی جادویی آفرینش است که به سبب آن کاستی ها و جدایی ها در چیز های اندازه نگرفتنی و جدایی ناپذیر به چشم می آیند. امرسون این شعر را به نام "مایا" نوشت:
وهم در آنچه که نفوذ ناپذیر است نفوذ میکند،
تارهای غیر قابل شمارش میبافد،
عکس های شادش هیچ وقت شکست نمیخورند،
یکدیگر را میپوشانند، چادر روی چادر،
دل انگیز ترند آنها که باور میشوند،
بوسیله انسان که تشنه فریب خوردن است.
* self expression



< > >>